خبرگزاری حوزه| بسیاری از ناظران فرهنگی معتقدند راز بنیادین در حل مسئله حجاب، نه در قانونگذاری سختگیرانه، بلکه در اصلاح ساختار تأثیر اجتماعی و فرهنگی افراد است. جامعه امروز به شکل طبیعی، تربیت و سلیقه خود را از کسانی میگیرد که در قلههای رسانهای و فرهنگی ایستادهاند؛ از بازیگران و خوانندگان گرفته تا سیاستمداران و چهرههای فضای مجازی.
فرهنگ عمومی در یک جریان شیبدار از بالا به پایین حرکت میکند و افراد جامعه اغلب تلاش میکنند شبیه چهرههای مرجع و محبوب خود باشند. از همین رو وظیفه اساسی حکومت در حوزه فرهنگ، «تنظیم شیب اجتماعی» تلقی میشود؛ یعنی قرار دادن الگوهای سالم، دیندار و باحجاب در قلههای نمادین فرهنگ تا ارزشها از آنان به پاییندست جامعه سرازیر شود.
در این زمینه، کارشناسان با استناد به آیهی شریفه «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ» تأکید میکنند که خداوند در نخستین جامعه اسلامی، فرمان رعایت پوشش را ابتدا خطاب به همسران پیامبر(ص) و بانوان سرشناس صادر کرد؛ زیرا آنان سنجه و معیار رفتار فرهنگی جامعه به شمار میرفتند.
بر پایه این تحلیل، اصلاح فرهنگ پوشش از پایین قابل تجویز نیست، بلکه باید از رأس هرم آغاز شود. اگر چهرههای شناختهشده جامعه در رفتار و پوشش خود الگوی اسلامی ارائه دهند، شکل عمومی حجاب در میان مردم نیز بهتدریج متأثر خواهد شد. تصور جامعهای که زنان و خانوادههای افراد مشهور، پوشش کامل و وقار اسلامی دارند، نشان میدهد چگونه مسیر فرهنگی جامعه میتواند تغییر کند.
به اعتقاد صاحبنظران، هیچ اجبار قانونی بهتنهایی قادر نیست شیب اجتماعی را تغییر دهد؛ بلکه باید با سیاستهای هوشمند فرهنگی، جایگاه نخبگان تأثیرگذار بازتنظیم شود تا جریان طبیعی الگوگیری در جامعه به سمت ارزشهای دینی شیب پیدا کند. خسارتهای فرهنگی اخیر نیز محصول همین غفلت از تنظیم قلههای نفوذ اجتماعی بوده است.
راهحل اگرچه دشوار است، اما نتیجهاش قطعی خواهد بود: جامعهای که شیب فرهنگی آن درست تنظیم شود، خودبهخود به سمت حجاب، وقار و رفتار قرآنی حرکت خواهد کرد.
نورالهدی مازارچی
انتهای پیام










نظر شما